سفر به ژاپن با کتاب، فیلم و موسیقی (پیشنهادهای هنری برای آخر هفته)
نرگس علیپور
نرگس علیپور
30 دی 1400 | 23 : 17
سفر به ژاپن با کتاب، فیلم و موسیقی (پیشنهادهای هنری برای آخر هفته)

هفته‌ی خوبی را پشت سر گذاشته باشید یا نه، روزهای پایانی این هفته را ژاپنی بگذرانید! در هفتمین هفته‌ی پیشنهادهای هنری گروه دیجی‌کالا مگ، این بار به سراغ فیلم و کتاب و موسیقی ژاپنی رفتیم. همه‌ی ما از کودکی با کارتون‌ها و فیلم‌ها و افسانه‌های ژاپنی به اشکال مختلف آشنایی داریم. شاید افسانه‌ی مرد هیزم‌شکنی که با همسرش در جنگل زندگی می‌کردند و فرزندی نداشتند را به خاطر آورید. یا کارتون‌ سفرهای میتی‌کومون و در صدر همه کارتون محبوب فوتبالیست‌ها و در عرصه‌ی فیلم و سریال هم مجموعه‌ی محبوب «سال‌های دور از خانه» که همگی ما با نام اوشین آن را به خاطر داریم. دیگر گفتن از انیمه، یا یادآوری نام‌هایی چون میازاکی و کوروساوا، کنزابورو اوئه و کوبو آبه و آثار بدیعشان چند مطلب مفصل و پر و پیمان می‌طلبد.


از نظر من که پیشنهادهای این هفته را مطرح کردم (و امیدوارم برای شما هم جذاب باشد)، دیدن فیلم، خواندن کتاب و یا گوش دادن به موسیقی یک کشور و فرهنگ دیگر، می‌تواند تداعی کننده‌ی سفری به آن سرزمین باشد. با وجود اینکه آثار فرهنگی و هنری ژاپنی، همانطور که در ابتدای مطلب مثال زدم، برای ما غریب و ناآشنا نیست، با ادامه‌ی مطلب همراه باشید که در کنار کتاب، فیلم و موسیقی، به معرفی یکی از خلاق‌ترین هنرمندان ژاپنی در عرصه‌ی هنرهای تجسمی هم پرداختم.


 



 


چی ببینیم؟


فرهنگ ژاپن مملو از افسانه‌ها و داستان‌های متنوع است که در بین آن‌ها قصه‌ها و افسانه‌های ترسناک هم بسیار به چشم می‌خورد. فیلمی که این هفته برای دیدن به شما پیشنهاد می‌کنم، «کوایدان» (Kwaidan) است، فیلمی خیره کننده و جذاب برای دوست‌داران افسانه‌‌های فولکلوریک. با آنکه این فیلم را در ژانر ترسناک دسته‌بندی کرده‌اند، نباید توقع زیادی برای ترسیدن داشته باشید. شما در واقع با داستان‌هایی از ارواح طرف هستید که ممکن است عناصر وحشت را به همان شکل همیشگی و مورد انتظارتان ارائه نکنند. کوایدان که در لغت به معنای داستان ارواح است، ۴ داستان مجزا را که اقتباسی از افسانه‌های بومی ژاپنی است به تصویر می‌کشد، که هر کدام به نوعی به ارواح و مرگ می‌پردازند.


این فیلم به کارگردانی ماساکی کوبایاشی و محصول ۱۹۶۴، با تصاویر رویایی و سبک فیلم‌سازی منحصربه‌فرد خود و حداقل موسیقی و دیالوگ، حتما باعث حیرت شما خواهد شد. شاید در نگاه اول چهار داستانی که در این فیلم به تصویر کشیده می‌شوند از یکدیگر مجزا به نظر برسند، اما در تمامی آن‌ها مضامین مشترکی نهفته است (جدا از تم موضوعی ارواح که در تمامی آن‌ها وجود دارد)، مثل اجتناب‌ناپذیر بودن مجازات عهدشکنی و اهمیت ماندن بر سر پیمان.


چهار داستان «موی مشکی»، «زن برفی»، «مرد بدون گوش» و «در یک فنجان چای» عناوینی هستند که در کوایدان خواهید دید. تماشای این فیلم تقریبا سه ساعته درست به اندازه‌ی خواندن چهار داستان افسانه‌ای و یا تماشای نقاشی‌های ژاپنی شما را مجذوب خود خواهد کرد.


 


چی گوش بدیم؟



 


«بهشت و زمین» نام قطعه‌ی رویایی و گوش‌نواز ساخته‌ی کیتارو، آهنگساز نامی ژاپنی برای فیلمی به همین نام (Heaven & Earth) به کارگردانی الیور استون و بازی تامی لی جونز در سال ۱۹۹۳ است. این قطعه که مانند عموم کارهای کیتارو ترکیبی از سازهای سنتی و بومی ژاپنی و سازهای کلاسیک غربی است، در همان سال برنده‌ی جایزه‌ی گلدن گلوب بهترین موسیقی متن شد.


ماسانوری تاکاهاشی با نام هنری کیتارو، آهنگساز و نوازنده‌ی ژاپنی است که حتی اگر کارهایش را دنبال نکرده باشید، یا خیلی با او آشنایی نداشته باشید، موسیقی او به گوشتان خورده است. از موسیقی میان ‌برنامه‌های تلویزیونی گرفته تا نمایشگاه‌هایی که قطعات موسیقی او در آن‌ها جریان دارند، و از همه آشناتر و مهم‌تر مستند «جاده‌ی ابریشم» که به نوعی نام او را بر سر زبان‌‌ها انداخت، همگی آشنایی غریبانه‌ای از هنر او برای ما ترتیب داده که شاید عموما بدون اینکه نام سازنده‌ی آن آثار را بدانیم، در ناخودآگاهمان می‌شناسیم.


همان‌طور که در ابتدا به آن اشاره کردم، قطعه‌ای که می‌شنوید موسیقی متن فیلم بهشت و زمین است که در واقع بعد از جاده‌‌ی ابریشم دومین موفقیت چشمگیر کیتارو به شمار می‌آید. البته او بارها برای آلبوم‌های موسیقی‌اش نامزد دریافت جایزه‌ی گرمی شده است.


به این قطعه که خوب گوش کنید، در ابتدای آن صدای فلوت ژاپنی را می‌شونید که از سازهای تخصصی کیتارو است. ترکیب این ساز با دیگر آلات موسیقیایی که در آن تبحر دارد مانند گانگ (یا گونگ ساز کوبه‌ای) و تایکو (نوعی ساز کوبه‌ای ژاپنی) و سینث سایزر، در کنار ویولون، فلوت، پیانو و به طور کل ارکستری که در این قطعه شنیده می‌شود، مانند دیگر آثار کیتارو حس زندگی را به‌خوبی به شنونده القا می‌کند.


او در تمامی آثارش ملودی‌های فولکلور سرزمینش را جای داده و به نوعی آن‌ها را با زبان بین‌المللی موسیقی و تکنیک کلاسیک ترکیب کرده و زبان مختص خودش را برای به تصویر کشیدن زیبایی‌های درونش پیدا کرده است. کیتارو سال ۱۳۹۳ در ایران و البته تهران کنسرتی برگزار کرد که با استقبال بسیار خوبی هم مواجه شد.

دیدگاه شما